">
روز میلاد جمهوری اسلامی مبارک
دوازده فروردین یکی از روزهای تاریخی و مهم ایران اسلامی است؛ در این روز با رأی اکثریت قاطع مردم، نظام سیاسی کشور پس از 2500 سال، از نظام سلطنتی به نظام جمهوری اسلامی وحکومت مردمی تغییر یافت.
در 12فروردین 1358 ثمره مبارزات ضدسلطنتی و طاغوتی و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ملت ایران به بار نشست و نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت. در این روز ملت ایران با رأی 2/98 درصدی خود ساختار سیاسی، اجتماعی ایران را تغییر داد و جمهوری اسلامی مستقر شد. به همین سبب این روز مبارک از آن پس روز جمهوری اسلامی نام گرفت. جمهوری اسلامی، مولود انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بود که با دم مسیحایی رهبر آزاده و نستوه انقلاب و ملتی سرافراز و خستگی ناپذیر و به برکت خون شهیدان و مجاهدان راه فضیلت، به بار نشست و در چنین روز بزرگی، هویت راستین خویش را رسما و از طریق همه پرسی به دنیا اعلام کرد تا پشتوانه مردمی این نظام که سابق بر آن نیز بر همگان مبهن گشته بود، بیش از پیش هویدا شود. پس از آنکه قرن ها، تئوری جدایی دین از سیاست و نظام های حکومتی لائیک بردنیا سیطره داشت و قوانین شرعی و الهی، امری خصوصی در زندگی مردم تعبیر می شد، در 12فرودین سال 58 نظامی متولد شد که این نظریهها را در قرن بیستم باطل کرد و حکومت اسلامی را براساس موازین وآموزههای دینی به منصه ظهور و عمل رساند.� جمهوری اسلامی شکل نوینی از نظام های حکومتی است که تلاش می کند با الهام از قوانین و تعالیم نجات بخش اسلام، الگوی زندگی جدیدی درعرصه اجتماعی و سیاسی بشر امروزی ارائه دهد تا بر اساس آن، نیازهای مادی و معنوی انسان توأمان فراهم شود. از نظام جمهوری به حکومت مردم بر مردم تعبیر می شود و جمهوریت در نظام حکومتی، نشان دهنده نقش مردم در تشکیل و استمرار آن است، به طوری که مردم با حضوردر صحنههای مختلف علاوه بر مشارکت در تعیین سرنوشت خویش، خواستههای خود را از حکومت مطالبه میکنند. در زمان تعیین نظام سیاسی کشور پس از سرنگونی نظام طاغوت شاهنشاهی، جمهوری دمکراتیک، جمهوری، حکومت اسلامی و ... از جمله نظام هایی بود که مطرح شد، ولی امام راحل(ره) از همان ابتدا، تأکید فراوانی بر استقرار نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشتند، به طوری که برجمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر تأکید کردند. این تأکید نیز بر اساس خواست مردم در دوران مبارزات ضد ستمشاهی بود که در شعار آنها موج می زد و مردم در همه تظاهراتها یکپارچه استقلال آزادی و جمهوری اسلامی را فریاد میکشیدند. بر این اساس اصل جمهوریت و اسلامیت، اصل جداناپذیردر نظام حکومتی ایران است که برای تثبیت، استمرار و تداوم آن، شهیدان زیادی تقدیم شده است. پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، در پیامی به ملت ایران، 12 فروردین را روز عید نامیدند. در قسمتی از این پیام آمده است: صبحگاه 12 فروردین که روز نخستین حکومت الله است، از بزرگ ترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند؛ روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه، رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست، به جای آن نشست. امام خمینی(ره) در پیام خود به مناسبت 12 فروردین از حضور مردم در این همه پرسی تشکر کرده و چنین فرمودند: من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران، چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کند. من از این همبستگی بی مانند که جز مشتی ماجراجو و بی خبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی و اعتصموا بحبل الله جمیعا لبیک گفتند و با تقریبا اتفاق آراء، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم. جمهوری اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در تبیین واژه جمهوری اسلامی چنین است: جمهوری اسلامی، از لحاظ معنای تحت اللفظی بر دو پایه استوار است: یکی جمهور مردم؛ یعنی آحاد مردم و جمعیت کشور، اینها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتی و مدیریت کشور را تعیین می کنند، و دیگری اسلامی؛ یعنی این حرکت مردم، بر پایه تفکر اسلام و شریعت اسلامی است. این یک امر طبیعی است. در کشوری که اکثریت قریب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ایمان عمیق خودشان را به اسلام ثابت کرده اند و نشان داده اند، در چنین کشوری، اگر حکومتی مردمی است، پس اسلامی هم هست... مردم اسلام را می خواهند. این از روز اوّل گفته شد و در طول سال های متمادی نیز تجربه گردید. امروز هم واضح ترین حقیقت در نظام ما این است که آحاد و توده مردم از نظام حاکم بر کشور می خواهند که مسلمان باشد... و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. این حکومت و این نظام، با این نام در دنیا اعلام شد و تشکیل گردید. مردم هم رأی دادند، و نام جمهوری اسلامی را حاکی از اسلام دانستند، لذا آرایشان را به نام جمهوری اسلامی در صندوق ریختند. بیان شهید مطهری درباره جمهوری اسلامی استاد شهید مطهری(ره) واژه جمهوری اسلامی را چنین تفسیر می کنند: مسأله جمهوری مربوط است به شکل حکومت؛ یعنی این که مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند. به این ترتیب، جمهوری اسلامی؛ یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب رئیس حکومت، از سوی عامه مردم است و محتوای آن هم اسلامی است و با اصول و مقررات اسلام اداره می شود.
دهه فجر، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میکردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند
وحضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجود آوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند.
دیدار مسؤولان ستاد برگزاری مراسم دهه فجر- یازدهم دیماه 1369
دهه مبارک فجر و سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بر مسلمانان و آزادگان جهان مبارک باد.
مـوضـوع رهـبـرى و هـدايـت جـامـعـه ، هـمـواره در طـول تاريخِ حيات انسانى يك امر مهمّ سياسى ، فـرهـنـگـى ، اجتماعى و تربيتى بوده است ؛ زيرا رهبران سهمى تعيين كننده در رشد يا انحطاط جـامـعـه هـا و مـلت هـا داشـته و دارند. اهميّت رهبرى در جامعه از آن جهت است كه زندگى اجتماعى و ويژگى هايش ايجاب مى كند فرد يا افرادى براى سامان دادن به امور مشترك ميان انسان ها در جـامـعـه بـه رهـبـرى و هـدايت آنان همّت گمارند و براى جلوگيرى از هرج و مرج و بى نظمى ، برنامه ريزى كنند و آن را به اجرا درآورند.
ايـن موضوع ، ويژه جامعه خاصى نيست ، بلكه امرى بديهى است . در جوامع امروز غربى ، ممكن اسـت رهـبـرى بـدان مـعـنـا كـه مـورد نـظـر مـا است ، مطرح نباشد. ولى قوانين اساسى در بيشتر كشورهاى دنيا، كه با نظام دموكراسى اداره مى شوند، به گونه اى تدوين يافته است كه يك فـرد نـسـبـت بـه ديگران داراى اختيارات و مسؤ وليت هاى بيشترى است خواه عنوان پادشاه داشته باشد يا رئيس جمهور، يا صدراعظم و يا نخست وزير.
اسـلام بـه عـنـوان ديـن كـامـل و جـامـع ، كـه بـراى تـمـام نـسـل هـا و در همه زمان ها و مكان ها، از طريق وحى بر آدمى عرضه شده است ، به رهبرى و هدايت جـامـعـه تـوجـّهى ويژه دارد. وجود پيامبران و انبياى الهى و ائمه اطهار(ع ) خود نشان دهنده اهميّت رهـبـرى و هـدايـت جـامعه به سوى كمال است . افزون بر اين ، پيامبر اسلام (ص ) پس از هجرت بـه مـديـنـه و فـراهـم سـاخـتن زمينه هاى حكومت و گرفتن بيعت از قبيله هاى مدينه و انعقاد پيمان بـرادرى مـيـان مـهـاجـران و انـصـار، نـخـسـتين حكومت اسلامى را بنا نهاد و خود، زمامش را بر عهده گـرفـت . در آن هـنـگـام ، مـسـاجـد، مـحـل تـجـمـّع مـسـلمـانـان بـراى حـل و فصل امور عبادى ، اجتماعى و سياسى شد. بدين ترتيب ، رهبرى و زمامدارى جامعه در مفهوم گسترده اش از همان هنگام در اجتماع مسلمانان شكل گرفت .
در بـاور شـيـعه ، پس از پيامبر(ص )، امامان معصوم (ع ) از سوى خداوند افزون بر آن كه مسؤ وليـّت رهـبرى سياسى جامعه اسلامى را بر عهده داشته اند، يكى پس از ديگرى رهبرى و هدايت مـعـنـوى و ديـنـى جـامـعـه را نـيز عهده دار بودند. اساسا در آيين آسمانى اسلام ، رهبرى معنوى و زمامدارى سياسى جدايى ناپذيرند.
هـر چـند در زمان غيبت دوازدهمين امام معصوم (ع ) شخص معينى براى رياست حكومت تعيين نشده است ، ولى با توجّه به آيات قرآن و روايات معصومين (ع ) درباره ملاك هاى حاكم و زمامدار سياسى ، مـشخص مى شود كه رهبرى جامعه بر عهده فقيهان و كارشناسان دينى است ؛ چرا كه از آنان به عنوان جانشينان پيامبر(ص )، امينان رسولان ، دژهاى اسلام ، حاكمان مردم و وارثان پيامبران ، ياد شده است . اين روايات ، بر حاكميت الهى فقيه و لزوم گردن نهادن مردم به اين گونه ولايت و رهبرى تصريح دارند.
قـانـون اسـاسـى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران كـه پـس از پـيـروزى انـقـلاب اسـلامـى در سال 1358 ه . ش تدوين و به تصويب خبرگان رسيد، و اكثريت مردم هم به آن راى مثبت دادند، از اجـتـهاد فقيهان جامع الشرايط بر اساس كتاب و سنّت معصومين (ع ) به عنوان يكى از پايه هـاى نـظـام جـمـهـورى اسـلامـى ايران ،(1) ياد كرده و ولايت امر و امامت امّت در زمان غيبت حضرت ولى عصر(عج ) را بر عهده فقيه عادل با تقوى ، آگاه به زمان ، شجاع ، مدير و مدبّر گـذاشـتـه اسـت .(2) بـر اين اساس ، در نظام جمهورى اسلامى ايران ، ولايت فقيه با اختيارات و ويژگى هاى خود در راءس هرم قدرت جاى دارد.
مبحث بیشتر درادامه مطلب..
ویژنامه 22بهمن
ماهیت انقلاب
بـه تـعبير فـلاسفه هـر پـديده اى مـركب از دو چيز است ((ماهيت)) (چيستى) و ((وجود))(هستى) انقلاب نيز از اين قانون مستثنى نبوده داراى ماهيت و وجود است اينك مى خواهيم ببينيم انقلاب ايران از چه ماهيتى برخوردار است؟ اقتصادى ؟ سياسى؟ ايدئولوژيكى ؟ يا هر سه ؟ يا اسلامى ؟ قـبل از ورود در بـررسى مـاهيت انـقلاب مـلت ايـران بررسى نظرات ديـگران در رابـطه بـاانقلابها امـرى ضـرورى اسـت و تـا جأى كه نـگارنده اطـلاع دارد سـه نـظريه وجود داردكه طرفدار هر نظريه اى مـى خواهند هـمه انـقلابهاى دنيا و از جمله انقلاب ملت ايران را با نـظريه خـود تـطبيق دهـند ايـنك بـطور اخـتصار به آن سه (نظريه مى پردازيم:
گـروهى بـرآنند كـه هـر چـند انقلابها در دنيا با اشكال مختلف و گـوناگون واقـع مى شوند ولى با دقت در آنها مى بينى كه همه به يك ريـشه برمى گردند و آن همان ريشه مادىو اقتصادى بوده و به تعبير ديـگر ريـشه طـبقاتى دارنـد كـه طـبقه فقير عليه طبقه مرفه قيام مـى كنند گـرچه بـصورت ظاهر چهره سياسى يا ايدئولوژيكى و عقيدتى دارنـد لـذااين گروه (ماديين) همه انقلابهاى دنيا (اعم از انقلاب كبير فرانسه و اكتبر روسيه وانقلاب چين و ...) را انقلابى طبقاتى و اقـتصادى مـى دانند و مى گويند انقلابها هماننديك بيمارى است كه در مـوارد مـختلف از خـود آثار گوناگون نشان مى دهند اما يك طبيب حـاذق و پـزشك مـتخصص مـى فهمد كـه هـمه ايـن علأم و آثار مختلف نـشات گرفته از يك اصل است لذا در انقلابها نيز اين نارضأيها به يك نارضايتى و همه اين خشم ها به يك خشم و همه اين آرمانها به يك آرمـان برمى گردد و آن همان جنبه مادى و اقتصادى است و خلاصه همه انقلابها انقلاب محرومين عليه مرفهين است و ريشه همه آنها محروميت اقتصادى است.
گـروهى ديـگر مـى گويند اين طور نيست كه همه انقلابها به محروميت مادى واقتصادى برگشته و همگى نشا ت گرفته از فقر و گرسنگى باشد چرا كه طغيان ازجهت گرسنگى اختصاص به انسان ندارد بلكه حيوانات نيز در هنگام گرسنگى شديد ممكن است طغيان نمايند البته ممكن است در جـأى كـه نـظام طـبقاتى حاكم است انقلاب در آنجا ريشه طبقاتى داشـته بـاشد امـا ايـن موضوع كليت ندارد زيراممكن است جامعه اى دوقـطبى نـبوده و مـردم بـه دو دسته گرسنه و سير تقسيم نگردند و همگان در رفاه مادى باشند ولى از نظر سياسى در اختناق بسر برده وتـحت فـشار باشند و چون اصل آزادى و آزاد زيستن يك اصل انسانى است ممكن است مردم براى بدست آوردن آزادى قيام نمايند هر چند كه از نـظر اقـتصادى دررفـاه اند و انقلاب كبير فرانسه بيشتر با اين انگيزه واقع شده است نه به انگيزه اقتصادى.
پس اينكه شرط اساسى انقلاب را دوقطبى بودن جامعه از نظر اقتصادى مى دانندنظريه صحيحى به نظر نمى رسد.
مـمكن اسـت انـقلابى در جـهان رخ دهد كه نه ماهيت اقتصادى داشته بـاشد و نـه ماهيت سياسى و آزادى خواهى بلكه ماهيتى آرمان خواهى اعـتقادى وايـدئولوژيكى داشـته بـاشد بدين معنى مردمى كه به يك مـكتب ايـمان و اعـتقاد داشته و به ارزشهاى معنوى آن مكتب شديدا وابسته هستند وقتى آن مكتب را در معرض خطر و آماج حمله هاى بنيان بـرافكن مشاهده نمايند، خشمگين و ناراضى ازآسيبهأى كه بر پيكر مكتب شان وارد شده، براى برقرارى مكتبشان و جلوگيرى ازتباهى آن دسـت بـه قيام مى زنند واين نوع انقلابها و قيامها ربطى به سير و گـرسنگى شكم و يا ارتباطى به داشتن يا نداشتن آزادى سياسى ندارد چـرا كـه مـمكن اسـت هـم شكمشان سـير بـاشد و هم از آزادى سياسى برخوردار باشند.
بـنابراين منحصر كردن انقلابها در اقتصادى صرف ، يا سياسى منحصر يـا عـقيدتى خالص روشـى بـه صـواب نـبوده بـلكه ايـن هر سه عامل مـى توانند سـبب بـروز انـقلاب گردند ممكن است انقلابى ريشه عقيدتى داشته باشد همانند نهضتهاى انبيا عليهم السلام و همه نهضتهأى كه در عـالم بـخاطر دفـاع از حريم دين و عقيده انجام مى گيرد و ممكن است ريشه سياسى داشته باشد همانند انقلاب كبير فرانسه وممكن است ريـشه اقـتصادى داشـته بـاشد هـمانند انقلابهاى كمونيستى كه بجز (كار،نان و مسكن) چيز ديگرى را نمى فهمند و همه همشان تامين اين سـه جهت است البته ممكن است انقلابى فرهنگى باشد و يا اشكال ديگر ...
همانگونه كه نظرات سه گانه در رابطه با انقلابهاى دنيا وجود داشت صاحبان آن نظرات هر كدام كوشش مى كنند كه انقلاب ملت ايران را نيز بـا نـظريه خـود تـطبيق دهند و هر كدام هم براى اثبات مدعاى خود شـواهدى از انـقلاب آورده و مـدعيند كـه انقلاب بـا نظر آنان قابل تـطبيق اسـت يـكى مـدعى اقـتصادى و مادى بودن انقلاب است و ديگرى سياسى و سومى اعتقادى و ايدئولوژيكى.
در مـقابل ايـن سـه گـروه گـروهى مـدعى اند كه انقلاب بر خلاف همه انقلابها تك بعدىنبوده بلكه هر سه جهت در آن است لذا با أتلاف و هـمكارى هر سه عامل اين انقلاب تحقق پيدا كرده است پس انقلاب مردم ايـران انـقلاب تك عاملى نيست بلكه داراى عوامل سه گانه اقتصادى ، سياسى و عقيدتى است.
ولـى با دقت بيشتر روشن مى گردد كه هيچيك از اين نظرات چهارگانه از جـهتى صحيح نبوده بلكه نظر ديگرى در اينجا صادق است و آن اين اسـت كـه انـقلاب مـردم ايران بـه رهبرى امام خمينى ((ره)) ماهيت اسـلامى دارد و تـك عاملى است اما عاملى كه همه علل و عوامل قبلى را يـكجا در بـرداشته و تامين كننده همه آن جهت ها است زيرا اسلام ديـن جـامع و كـاملى است كه براى تامين سعادت بشر در همه جوانب آنآمـده اسـت و نـمى توان آن را در يـك بعد منحصر دانست آنان كه انـقلاب اسـلامى رامـنحصر در بـعد اقـتصادى يـا سـياسى يا عقيدتى دانسته اند به يك گوشه و يك بعد آن نگاه كرده اند و از بقيه ابعاد آن غـافل مانده و يا سر به تغافل زده اند لذا پس از پيروزىانقلاب بـراى نـامگذارى آن نـظرات گـوناگون عـرضه شـد ولـى امام خمينى فرمودند كه :
((جـمهورى اسـلامى)) نـه يك كلمه زيادتر و نه يك كلمه كمتر زيرا قـرار دادن لـفظدموكراتيك مثلا در كنار اسلامى اهانت به اسلام است چون نشانه آن است كه اسلام مردمى نبوده و در اعطا آزادى ناقص است كه بايد با لفظ دموكراتيك آن را جبران نمود.
بـنابراين وقـتى انقلاب ماهيتى اسلامى داشت قهرا جنبه هاى سياسى ، اقـتصادى واعتقادى نيز در آن تعبيه شده است زيرا مسئله سياست و اقتصاد و معنويت و اعتقادجز متن اسلام و از دستورات اصلى آن است كه ما بطور خلاصه و فهرست به آن اشاره مى كنيم:
ادامه مبحث در ادامه مطلب..
دهه فجر بر ملت شریف ایران مبارک
رابطه قرآن و سياست
جامعيت قرآن كريم از جمله ويژگيهاي قرآن است كه مورد قبول همگان است. در قرآن كريم از مباحث و موضوعات مختلفي بحث شده است كه نشان از گستردگي و عمق والاي معارف آن است. يكي از مباحثي كه در قرآن كريم به آن اهميت خاصي داده شده مباحث سياسي است.
مسأله مهم و اساسي ارتباط دين و سياست را ميتوان در معارف قرآن كريم به وضوح دريافت. از آن طرف، در مباحث سياست با توجه به اتقان مباحث سياسي قرآن، استفادههاي فراواني از قرآن ميشود. مباحثي مانند ضرورت تشكيل دولت و حكومت، روابط بينالملل، شورا و مشورت نظام سياسي و مفاهيم مختلف سياسي و... از ديدگاه قرآن كريم را در اين نوشتار به اختصار مورد بحث و بررسي قرار ميدهيم.
ضرورت تشكيل دولت:
از منظر قرآن كريم، دولت امري است كه در ذات ديانت نهفته است. حضرت آيت الله مكارم شيرازي ميفرمايند: بعثت انبياء براي اقامه قسط و عدل است (سوره حديد، آيه 25). دين براي گسستن زنجيرههاي اسارت انسان و تأمين آزادي بشر است. (سوره اعراف، 157). دين براي نجات مستضعفان از چنگال «ظالمان و ستمگران» و پايان دادن به دوره سلطه آنها است؛ بديهي است اين هدفهاي بزرگ بدون تشكيل حكومت امكانپذير نيست. و اگر دين از سياست جدا شود بازوي اجرائي خود را به كلي از دست ميدهد و اگر سياست از دين جدا گردد، مبدل به يك عنصر مخرّب در مسير منافع خودكامگي ميشود.[1] شهيد مطهري نيز ميفرمايد: «همبستگي دين و سياست را بايد به مردم تفهيم كرد. سيد جمال فكر جدايي دين از سياست را به كلي محكوم كرد كه اسلام دين سياست است. اسلام دين اجتماع است».[2]
يكي از آياتي كه ميتوان براي تشكيل حكومت و دولت به آن استناد كرد آيه 25 سوره ص ميباشد. در اين آيه از قول حضرت سليمان چنين آمده است: «وهَبْ لي مُلْكاً» يعني خدايا حكومتي به من عطا كن. يكي از نويسندگان بعد از بيان داستان حضرت سليمان، ذيل آيه سوره «ص» يكي از نكاتي كه ذكر ميكنند اين است كه داشتن يك حكومت نيرومند با امكانات مادي فراوان و اقتصاد گسترده و تمدن درخشان هرگز منافاتي با مقامات معنوي و ارزشهاي الهي ندارد و اين نكته در لابلاي داستان حضرت سليمان عينيت يافته است.[3]
در پی اهانت نفرت انگيز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پيامبر اعظم صلی الله عليه وآله و سلم حضرت آيت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پيامی به ملت ايران و امت بزرگ اسلام، پشت صحنه ی اين حركت شرارتبار را سياستهای خصمانه ی صهيونيسم، امريكا و ديگر سران استكبار جهانی خواندند و با تشريح دلايل كينه ورزی صهيونيستها نسبت به اسلام و قرآن، تاكيد كردند: سياستمداران آمريكا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند بايد عاملان اين جنايت شنيع و پشتيبانان مالی آن را كه دل ملتهای مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با اين جرم بزرگ برسانند.
متن پيام رهبر معظم انقلاب اسلامی به اين شرح است:
هفته دفاع مقدس گرامی بــــــــــــــــــــــــــاد
سلام بر عشق ، سلام بر همدم و همراز عشق یعنی شهید و شهادت
قصه عشق را باید با غروب بود تا دانست و با هوای ابری پاییزان و با مرغی که به ناچار پشت میله های بی احساس قفس نغمه سرایی می کند. ماجرای غم انگیز ما را در محفل شمع و پروانه بایستی شنید و با لبخندهایی پیوند خورده با اشک و در آه سوزان شنهای داغ دیده ... باز دلم هوای شلمچه کرده است .
باز از فرسنگها راه بوی عطر خاکریزهایش مستم می کند . باور کنید خودم هم دیگر خسته شده ام . همین که می آیم نفسی بگیرم و با شهر بسازم ، همین که می آیم آرام آرام با زندگی روزمره دست اخوت دهم ، نمی دانم چه می شود که درست هنگام هنگامه ، آنجا که می روم تا فتحی دیگر در بودنم را رقم بزنم ، به سراغم می آیند .
خدایا چاره ای ... درمانی ... راهی ... خودم هم خوب می دانم که یک بیابان و چند خاکریز و یک غروب نمی تواند اینچنین هستی ام را به بازی بگیرد . که بیابان بسیار است و خاکریز مشتی خاک و غروب کالایی که همه جا یافت می شود ... آری !
ادامه مبحث در ادامه مطلب
ادامه بیانات در ادامه مطلب....
All rights reserved by خانه قرآن قائم آل محمد(عج) ; Designed and supported by IRLEADER.ir